صداقت منجر به دیالوگ خوب می شود

فهرست مطالب:

صداقت منجر به دیالوگ خوب می شود
صداقت منجر به دیالوگ خوب می شود
Anonim

در ارتباط روزانه خود با اقوام، دوستان، همکاران، اغلب خود را در موقعیت هایی می یابیم که در آن احساس عصبانیت، سردرگمی، نگرانی، توهین و ناتوانی می کنیم. وقتی چنین احساسات قوی ناشی از رفتار و نگرش طرف مقابل نسبت به خود را تجربه می کنیم، از دو استراتژی رفتاری استفاده می کنیم - یا احساسات خود را سرکوب می کنیم یا پرخاشگر می شویم و در نتیجه از موقعیت خود دفاع می کنیم. چگونه با موقعیت های مشکل ساز با موفقیت کنار بیاییم و چگونه با عزیزانمان و اطرافیانمان ارتباط کامل داشته باشیم - روانشناس بوریانا بوریسوا در مورد این مسائل به ما توصیه می کند.

دلایل استفاده از هر یک از این دو استراتژی رفتاری را می توان در محیطی که در آن بزرگ شدیم یافت. هر الگوی رفتار حل تعارض که از دیگران مهم خود (مادر، پدر، مادربزرگ، پدربزرگ و غیره) دیده ایم.n. یا دوست، بت …)، ما چنین اعمال می کنیم. شخصیت ما نیز در اینجا منعکس می شود. و نیازهای ما به عنوان مثال، اگر می‌خواهیم دوست داشته باشیم و دوست داشته باشیم و در ارزش‌هایمان این باور وجود داشته باشد که دوست داشته باشیم و دوست داشته باشیم، اگر مهربان و خوب، مطیع باشیم، احتمال سکوت در شرایط درگیری وجود دارد. بالا.

اگر در ارتباط بارها موضع خود را اعلام کرده باشیم و طرف مقابل از شنیدن آن خودداری کرده باشد، باز این احتمال وجود دارد که سکوت کنیم. اگر شاهد دفاع از موضع با زور، توهین، تهدید بوده باشیم، در شرایط درگیری ممکن است پرخاشگری نشان دهیم. اگر به قدرت خود شک کنیم، احتمالاً به دنبال نبردهایی خواهیم بود که پیروزی در آن قدرت ما را ثابت می کند. اگر ما پدر و مادر هستیم و بهترین ها را برای فرزندمان می خواهیم و به دلایل مختلف نمی خواهد به حرف ما گوش کند و آنچه را که به او می گوییم انجام نمی دهد، می توانیم از جایگاه بزرگتر و قوی تر، خواسته خود را به او تحمیل کنیم. بچه… اما بله، ما از روابط خود راضی نیستیم. می توان حتی زمانی که مدت ها مهربان و بردبار بودیم، پرخاشگری نشان داد، اما از طرف مقابل با آن مواجه نمی شویم.دلایل بسیاری.

اما زمانی فرا می رسد که "شیشه سرریز می شود"، ما با استفاده از حمله فیزیکی یا لفظی "تقاطع" می کنیم. در این شرایط که کنترلی بر خود نداریم، می‌توانیم طرف مقابل را عصبانی یا آزار دهیم. اگر احساسات خود را سرکوب کنیم، عملاً از موقعیت کنار می‌رویم و احساس صدمه، عصبانیت، توهین، دلسردی و صدمه زدن به خود می‌کنیم. به طور خلاصه می توان گفت که با کناره گیری، به دیگری فرصت تغییر رفتار نمی دهیم، اما با حمله به او می توانیم او را به عنوان یک دوست، یک فرد صمیمی، یک شریک ارزشمند از دست بدهیم.

چه کاری می توانیم انجام دهیم؟

بیایید صادق باشیم. ابراز احساسات ناشی از اعمال دیگری به گونه ای که به او آسیب نرساند، بلکه به او بگوید که چه احساسی داریم. صداقت و اصالت باعث تفاهم خوب بین دو شرکت کننده در گفتگو می شود. آنها (صداقت و اصالت) احتمال حل تعارضات را با نظرات هر یک از آنها افزایش می دهند.

اصیل بودن به چه معناست؟

اول از همه، بیایید از احساساتی که احساس می کنیم آگاه باشیم. بیایید با خودمان صادق و صریح باشیم. از احساساتی که احساس می کنیم خجالت نکشیم، موقعیت را کوچک یا نمایشی نکنیم.

چیکار کنیم؟

بیایید از I-message استفاده کنیم. این مدل ارتباطی اصالت است. این فرصتی است برای بیان احساسات واقعی خود در رابطه با یک موقعیت یا رفتار خاص به گونه ای که باعث توهین، آسیب رساندن به فرد نمی شود، اما به بهبود رابطه کمک می کند.

به گفته برخی از نویسندگان، پیام من دارای چهار عنصر است: اولین مورد این است که بگوییم در مورد رفتار دیگری چه احساسی داریم: "من وقتی احساس ناراحتی می کنم …"

سپس نام عمل، رفتار طرف مقابل را می گذاریم: "تو برو…"

سپس دلایل احساسات و واکنش های خود را شرح می دهیم: به عنوان مثال - "من احساس می کنم رها شده ام".

و در نهایت اثرات آن را در صورت ادامه رفتار بر خود گزارش می کنیم.

برای مثال: "وقتی اغلب فریاد می زنید، عصبی می شوم، زیرا احساس خطر می کنم و می خواهم از دست شما فرار کنم."

یا: «وقتی به خانه می‌رسم احساس عصبانیت می‌کنم و شما درس‌ها و تکالیف خود را انجام نداده‌اید و باید پنج دقیقه دیگر به شما دستور بدهم که این کار را انجام دهید. این من را خسته و عصبی می کند زیرا تمام روز کار کردم و خسته هستم."

چه زمانی از پیام‌های ME استفاده کنیم؟

ماهیت استفاده از I-messages این است که بتوانیم موضع خود را بدون آسیب رساندن به دیگری بیان کنیم. راز موفقیت در این است که بگوییم آنچه را که در حال رخ دادن است درک می کنیم، نه آنچه را که طرف مقابل باید انجام دهد یا نباید انجام دهد.

پیام AZ چیست؟

وسیله ای برای مودب بودن نیست. این ربطی به شیوه بیان "نرم" یا "مهربان" ندارد - و نه تند. هدف انتقال پیام است. موضوعی برای گفتگو فراهم می کند (مکالمه را باز می کند) نه راه حل. پیام I اغلب دریچه ای برای بهبود است تا بدتر شدن رابطه.

اگر انتظار دارید که I-message شما پاسخ دهد و فوراً مواردی را که درست پیش نمی‌رود برطرف کند، ممکن است انتظارات غیرواقعی داشته باشید. اگر از طرف مقابل انتظار دارید فوراً همان طور که می خواهید پاسخ دهد، ممکن است انتظارات غیرواقع بینانه ای داشته باشید.

هدف از پیام ME این است که آشکارا (صادقانه) و آشکارا به احساسات برانگیخته شده توسط طرف مقابل پاسخ دهد.

وقتی طرف مقابل موقعیتی ایجاد می کند که برای شما مشکل ایجاد می کند از پیام I استفاده کنید. هنگامی که او تمایل دارد توصیه کند، انتقاد کند، آموزش دهد و شما احساس سردرگمی، ناراحتی، اضطراب می کنید.

زمانی که می خواهید بگویید "در درون شما" چه می گذرد، از پیام I استفاده کنید، تجربیات یا احساساتی دارید که می خواهید به اشتراک بگذارید.

آنچه شما می توانید به طور واقع بینانه از یک پیام I که با نیت خوب صحبت می شود انتظار داشته باشید این است که:

• برای ایجاد هر گونه آسیب بسیار غیرعادی است؛

• گامی در مسیر درست است؛

• مطمئناً وضعیت فعلی را به نوعی تغییر خواهد داد؛

• می تواند / شما را به روی احتمالاتی باز کند که ممکن است قبلاً ندیده باشید.

فرمول I-message زمانی مفید است که می خواهید نظر خود را بیان کنید. می گوید از طرف شما چگونه است، چگونه چیزها را می بینید. زمانی از پیام I استفاده کنید که طرف مقابل باید بداند موضوعی که در حال گفتگو هستید احساسات قوی را در شما برمی انگیزد. دیگران معمولاً میزان آسیب دیدگی، عصبانیت یا عصبانیت شما را دست کم می گیرند. بنابراین مفید است که بگویید دقیقاً چه اتفاقی برای شما می افتد. وضعیت را بدتر یا بهتر ارائه ندهید، پیام من باید "خالص" باشد.

توصیه شده: