سرطان سینه زنانی را که به دیگران اهمیت می دهند اما از خود غفلت می کنند بیمار می کند

فهرست مطالب:

سرطان سینه زنانی را که به دیگران اهمیت می دهند اما از خود غفلت می کنند بیمار می کند
سرطان سینه زنانی را که به دیگران اهمیت می دهند اما از خود غفلت می کنند بیمار می کند
Anonim

Elena Atanasova - روانشناس در مرکز انکولوژی پیچیده (KOC) - Plovdiv و نایب رئیس انجمن روانشناسی بلغارستان، در سمینار پزشکی در بلاگووگراد در مورد سرطان روده بزرگ، که توسط انجمن بیماران بلغاری برگزار شد، شرکت کرد. فدراسیون. خانم آتاناسوا به خصوص برای خوانندگان مای کلینیک توضیح داد که نقش فعال بیمار در درمان او و جایگاه روانشناس در درمان موفق بیماری های سرطان چقدر مهم است.

خانم آتاناسوا، در کشور ما چند انکوپسایکولوژیست وجود دارد؟

- فقط از سال 2013، زمانی که روانشناسانی که در موسسات پزشکی کار می کنند، در بلغارستان می توانیم در مورد روان-آنکولوژی صحبت کنیم.از 5-6 سال پیش برای اولین بار شروع به انتصاب روانشناس در مراکز انکولوژی کردند. تنها 14 روانشناس در کشور مشغول به کار هستند. هیچ علاقه ای از سوی بیمارستان ها وجود ندارد. هنوز درک نشده است که روانشناس بخشی ضروری از تیم چند رشته ای است که باید با بیماران کار کند.

تثبیت روانی بیمار در همه موارد بر روند درمان، بهبودی و ورود بهتر به دوره بهبودی تأثیر می گذارد. بسیاری از مطالعات در سراسر جهان آن را ثابت می کند. من در مورد کارآزمایی‌های تصادفی بزرگ صحبت می‌کنم که بر اساس آن‌ها مشاوره و درمان روان‌شناختی برای بیماران سرطانی از روند بهبودی پشتیبانی می‌کند. مرکز انکولوژی مجتمع در پلوودیو تنها مرکز بهداشتی در کشور است که تیمی از روانپزشکان، دو روانشناس و دو توانبخش را استخدام می کند. همه جا باید همینطور باشد. هر جمعه ما به بیماران مشاوره می دهیم که از چه چیزی حق استفاده دارند و به چه کسی مراجعه کنند. برای بیماران گروه درمانی هم انجام می دهیم. ما همچنین با کارکنان مرکز انکولوژی کار می کنیم.

سال گذشته موردی وجود داشت که پرستاری پس از فهمیدن سرطان خود را زیر قطار مترو انداخت. در مورد این پرونده چگونه نظر می دهید؟

- اظهار نظر در مورد موردی که نمی دانم حرفه ای نیست. فرضیه های زیادی. یکی از آنها مربوط به نوع روان پرستاری است که خودکشی کرده است. من در مورد ساختار شخصیت قبل از تشخیص سرطانی صحبت می کنم. بستگی به نحوه واکنش او به تشخیص و روند درمان دارد.

فرضیه دوم این است که زن، با وجود اینکه کارمند پزشکی است، با توجه به مرحله یا محل سرطان، زندگی بیهوده را پذیرفته است. این انتخاب اوست اما زندگی بسیار ارزشمند است. هر لحظه از آن بسیار ارزشمند است و باید آن را با افرادی که دوستشان داریم، اول برای خودمان و سپس برای دیگران به بهترین شکل زندگی کنیم.

مشخصات آن دسته از بیماران سرطانی که به بهترین شکل با این بیماری کنار می آیند چیست؟

- برای این، آیا یک شخصیت سرطانی به عنوان یک پروفایل وجود دارد، به عنوان یک نوع، تحقیقات زیادی انجام شده است. چند سال پیش، حتی در مورد پروفایل نوع C صحبت شد - افرادی که احساساتی تر هستند و چیزهایی را در درون خود بیشتر تجربه می کنند،

خشم خود را درون خودشان بریزند،

و او را بیرون نمی آورند. این یک نوع شخصیت احساسی است. در حالی که بیماران از نوع برتر از روند درمان حمایت می کنند. نوع والا عاطفه خود را بیان می کند، اگر شاد باشد، می خندد، واکنش مثبت نشان می دهد، احساس خوبی می کند. اغلب این نوع به بهبودی می رسد. در تمرین شخصی من، این دقیقاً همان چیزی است که من مشاهده می کنم. برعکس - نوع افسرده وضعیت او را بدتر می کند.

اما آیا همه نگران تشخیص سرطان نیستند؟

- طبیعی است که افراد با علائم افسردگی نگران باشند. اما اگر بیمار افسرده باشد و به او کمک نشود تا از مرحله سوگواری، غم و اندوه عبور کند، تحمل خودش و ادامه کار برایش دشوارتر خواهد بود.بیماران سرطانی یا واکنش های تدافعی نشان می دهند که با آن سعی می کنند روح خود را نجات دهند یا در ناامیدی فرو می روند. عاملی که بیشتر از همه حال بیمار را تشدید می کند، احساس ناامیدی، درماندگی، این است که هیچ چیز به او وابسته نیست. برعکس این قضیه صادق است. همه چیز به بیمار بستگی دارد. ما علائم داریم، تشخیص داریم، پزشک مداخله می کند، درمان می کند. بیمار باید فعالانه در روند درمان خود شرکت کند و این یک موضوع خصوصیات شخصی است. این به هیچ وجه یک نامه بی صدا نیست.

آیا رابطه ای بین نوع شخصیت و محلی سازی مربوط به تومورها وجود دارد؟

- تحقیقات زیادی در این زمینه وجود دارد و در عمل به نظر من این ارتباط وجود دارد. به عنوان مثال، مردان مبتلا به سرطان پروستات مشخصات روانشناختی بسیار جالبی دارند. آنها وقت شناس، دقیق، منظم هستند. در حالی که زنان مبتلا به سرطان سینه از نوع مادران مراقبت کننده هستند. هدف از پستان چیست - تغذیه کودک. این دقیقاً همان کاری است که آنها انجام می دهند - همه اطرافیان خود را با احساسات و مراقبت تغذیه می کنند، اما خود را در آخر قرار می دهند و

احساسات خود را بیان نکنید

درصد زیادی از تحقیقات نشان می دهد که زنان مبتلا به سرطان سینه از نوع احساسی هستند. با سرطان سیستم زنان و زایمان، ما احساس گناه قوی داریم. این بیماران دوباره احساساتی هستند و به دنیا می دهند. در عین حال، آنها یک شخصیت پدیداتیک نیز دارند. افرادی که از تومورهای ریه رنج می برند، احساس درماندگی، ناامیدی دارند که هیچ چیز معنی ندارد. اما این نه تنها زمانی که فرد تشخیص داده می شود یا در طول درمان مشاهده می شود. این وضعیت سال ها قبل از این بیمار است. استرس پس از سانحه تأثیر بسیار زیادی بر ایجاد یک یا آن بیماری دارد. تعارض عاطفی حل نشده در هر صورت منعکس کننده جسم یا روان است. PTSD را می توان سه سال پس از رویداد ایجاد کرد.

درباره چه آسیب هایی صحبت می کنیم؟

- برای مثال، از دست دادن یکی از عزیزان، جدا شدن از شریک زندگی، حتی تغییر شغل.من یک بیمار داشتم که شغل خود را از دست داد، اخراج شد و نیم سال بعد به سرطان سینه مبتلا شد. هر یک از ما به عوامل استرس زا واکنش نشان می دهیم. با این حال، آنچه مهم است نحوه پردازش آنها است. بنابراین، در برخی افراد پس از استرس شدید، بیماری ایجاد می شود، در حالی که برخی دیگر بر آن غلبه می کنند یا به میزان کمتری بروز می دهند. اینجاست که روانشناسان به کمک می آیند.

مطالعه ای که در ژانویه 2014 در استرالیا انجام شد، گروهی از بیماران را مشاهده کرد که تحت درمان درمانی قرار گرفتند و گروه دیگری که روان درمانی دریافت نکردند. تغییری که پس از روان درمانی رخ می دهد در سطح سلولی است، یعنی. ما در مورد بهبود وضعیت بدنی صحبت می کنیم. در دهه 60 قرن بیستم، زوج سیمونتون دقیقاً این را در کلینیک های مختلف در ایالات متحده ایجاد کردند - که هنگام کار درمانی با بیمار، سلامت او بهبود یافت.

و چرا اینطور است؟

- وقتی درگیری عاطفی را تجربه می کنیم، به سیستم عصبی ما مربوط می شود. سیستم عصبی با سیستم غدد درون ریز مرتبط است.از آنجا به غده فوق کلیوی فشار می آوریم، سطح آدرنالین و نوراپی نفرین، سطح کورتیزول را افزایش می دهیم. اما بدن یک آزمایشگاه منحصر به فرد است که به همه اینها واکنش نشان می دهد. بر اساس افزایش سطح هورمون ها، سیگنالی در مورد دشمنی در بدن دریافت می شود که باید از بین برود. سیستم ایمنی بدن ضعیف می‌شود، زیرا برای مقابله با یک مشکل فیزیکی غیروجود هدایت می‌شود، زیرا علت آن یک مشکل عاطفی است. به همین دلیل است که همه بیماران سرطانی دچار اختلال در سیستم ایمنی می شوند.

همه چیز بستگی به این دارد که چگونه روان ما رویدادهای اطراف ما را می خواند. و برای اینکه او بتواند آنها را به درستی بخواند باید از نظر عاطفی باهوش باشیم. اگر می‌خواهیم به پیشگیری برسیم، باید به خودشناسی برسیم - من کیستم، آسیب روانی من چیست، افکار منفی خودکار من چگونه است، چگونه آنها را برطرف کنم، ویژگی‌های شخصیتی که در دوران بلوغ تشکیل دادم چیست، اما که اکنون مانند سنگریزه ای در کفش هستند. بنابراین، سوال این است که چگونه بین ویژگی های شخصیتی خود تعادل برقرار کنم و چگونه از جنبه های منفی و ضعیف تر خود به نفع خود استفاده کنم.

توصیه شده: