Svetla Zlateva: سرطان روده بزرگ من از استرس ناشی شد

فهرست مطالب:

Svetla Zlateva: سرطان روده بزرگ من از استرس ناشی شد
Svetla Zlateva: سرطان روده بزرگ من از استرس ناشی شد
Anonim

سوتلا زلاتوا ورزشکار دو و میدانی افسانه ای بلغاری در ۲۵ فوریه ۱۹۵۲ در گورنا اوریاهوویتسا به دنیا آمد. در دوران ورزشی قابل توجه خود، او صاحب پنج رکورد جهانی در دوی 800 متر شد. اگرچه او در المپیک 1972 مونیخ با کسب مقام چهارم در فینال 800 متر فاصله داشت، اما رکورد المپیک او در همان مسابقات در تاریخ بی نظیر است. بازی ها، اما در مرحله نیمه نهایی. در بازی‌های 1976 مونترال، پس از عمل آشیل به مقام ششم رسید. سوتلا زلاتوا در 29 سالگی با 5 رکورد جهانی، یک المپیک و 43 رکورد ملی به فعالیت ورزشی خود پایان داد. سوتلا زلاتوا در مصاحبه ای ویژه برای MyClinic در مورد چرخش غیرمعمول زندگی خود در سال های اخیر صحبت می کند.

خانم زلاتوا، آیا آسیبی از دوران ورزشی تان باقی مانده است؟

- ورزش بزرگ کمترین بالشتک را روی مفاصل می گذارد. اما دو بار پیوند تاندون آشیل هم انجام دادم. آشیل من از بارهای سنگین منحط شده بود و باید با بافت انسانی پیوند زده می شد. پیوندهای من در آلمان سابق، در برلین انجام شد. آنها بسیار موفق بودند، پزشکان مرا به ورزش بازگرداندند. من در اولین مسابقه برنده شدم، یک کاسه بزرگ کریستال چک را بردم که آن را به پزشکان کلینیک در برلین دادم. در حالی که من را 45 روز در حالی که پایم گچ گرفته بود آنجا نگه داشتند، ورزش کردم. آنها مرا به تمرینات بدنی عمومی بردند و سالم، قوی، قوی بودم. تنها چیزی که باقی مانده بود این بود که درد و ماهیچه های آتروفی پایم را بازسازی کنم. ممکن است برای شما معجزه به نظر برسد، اما آنها من را از آتروفی نجات دادند.

چگونه این اتفاق افتاد؟

- با تحریک الکتریکی، با ماساژ، با تمرینات ویژه.

و اکنون به درمان بر اساس انرژی ادامه می دهم.من یک چشمک زن انرژی ویژه و همچنین یک اسکنر دارم - دستگاهی برای تنظیم تطبیقی انرژی و عصب خود کنترلی که باعث می شود بدن خودش را التیام بخشد. فیلمنامه برای خوددرمانی فضانوردان اتحاد جماهیر شوروی سابق ساخته شده است. فناوری طبقه بندی شد. اما بعد پوتین آن را برای درمان به مردم می دهد. نمایشگرها در شهر تاگانروگ روسیه تولید می شوند. آنها بسیاری از بیماری ها را درمان می کنند. وقتی نوه‌ام گلو درد می‌کند و شروع به سرفه می‌کند، به سراغم می‌آید و حتی این اصطلاحات را می‌داند: «ننه، من حلقه کیک و باراژکی می‌خواهم». ما با دستگاه شروع می کنیم و پس از آن هیچ مشکلی وجود ندارد.

من همه چیز را ابتدا روی خودم امتحان کردم. زیرا من عمل های سرطانی را تجربه کردم که آرزوی هیچ کس را نداشتم. پرتودرمانی دنبال شد. تمام بدنم سفت شده بود، نمی توانستم حرکت کنم. پزشکی رسمی فقط با قرص هایی به من کمک کرد که درد را از بین برد اما بدنم را مسموم کرد. به لطف یکی از دوستانم، این تخت چشمک زن پزشکی را دیدم که با نور مادون قرمز که از کریستال های یشم می گذرد کار می کند. اصل درمان مانند طب چینی است - کایروپراکتیک، طب سوزنی، طب فشاری.این تخت به من کمک کرد تا حرکت طبیعی بدن را به دست بیاورم. من همچنین دیدم که اسکنر در همان شخص کار می کند.

این وسیله چیست؟

- به اندازه یک کنترل تلویزیون است. با او

تکانه‌ها با فرکانس‌های خاص عرضه می‌شوند،

که با تکانه های زیستی بدن "صحبت" می کند، بازخورد داده می شود. به عبارت ساده، اثر ضد التهابی و ضد درد دارد. الان قرار است کنفرانس جهانی در وین در مورد اسکنر تراپی برگزار شود و من قصد دارم بروم آخرین مدل را بخرم. اسکریپت های غیرحرفه ای برای استفاده خانگی وجود دارد. دستورالعمل های دقیق ارائه شده است. علاوه بر این، یک "انجمن سنار" در پلوودیو وجود دارد که سالانه آموزش هایی را برگزار می کند. کار با اسکریپت های حرفه ای نیاز به آموزش جدی دارد.

ظاهراً شما مخالف درمان دارویی هستید؟

- وقتی قرص ضد درد بخورید علت را برطرف نمی کند، درمان نمی کند، التهاب باقی می ماند، فقط احساس درد را سرکوب می کند.من مخالف طب رسمی نیستم، اما این مسمومیت با دارو، با شیمی درمانی، من را بسیار نگران می کند، همانطور که خودم آن را تجربه کرده ام. بدن ما یک کامپیوتر کامل است و اگر با آن تداخل نداشته باشیم، می تواند مطلقاً هر چیزی را اداره کند. بسیاری از پزشکان در سراسر جهان اصول طب جایگزین را اتخاذ می کنند. طب جدید آلمانی را هم خوانده ام که بر اساس آن هر بیماری، حتی آبریزش بینی و سرفه ابتدایی، ناشی از استرس ناگهانی است. یک زمانی اذیت می شدم که می گفتند همه بیماری ها ناشی از اعصاب است. معلوم شد که هر بیماری ناشی از استرس، اعصاب، احساسات است. خواندم که مغز با احساساتی مانند خشم، حسادت، حسادت، ماده‌ای تولید می‌کند که محیط بدن را اسیدی می‌کند و برای رشد قارچ‌ها، ویروس‌ها، باکتری‌ها و تشکل‌های سرطانی مفید است.

سرطان را در مورد خود چگونه توضیح می دهید؟

- در مورد من، سرطان روده بزرگ به طور خاص ناشی از استرس بود، زیرا نه سیگار می کشیدم و نه مشروب می خوردم، ورزش می کردم. من حساس تر، احساساتی تر و استرسم بیشتر شده است. من به این نکته حساس هستم که

همه چیز را به عنوان مسئولیت شخصی قبول کنید

مسئولیت من آنقدر قوی است که من را تحت فشار قرار می دهد.

سرطان شما چگونه تشخیص داده شد؟

- من اصلاً شک نداشتم که ممکن است بیمار باشم. هیچ وقت به ذهنم نرسید. اما یکی از دوستانم مشکل روده داشت و در بیمارستان بستری بود و من برای دیدنش رفتم. قبل از آن، من در برنامه گالا تماشا کرده بودم که چگونه دکتر پاپازووا علائم سرطان روده بزرگ - مدفوع شل و مخاط را توضیح می دهد. بعد به ذهنم رسید که کمی تحقیق کنم. وقتی در بیمارستان بودم و با دوستم صحبت کردم، او یک دکتر بسیار خوب به من توصیه کرد. به دفترش رفتم و ثبت نام کردم. یکشنبه مرا پذیرش کردند، دوشنبه آزمایش دادند و چهارشنبه خبر بد را به من گفتند. و مبارزه با سرطان آغاز شد. تا آن زمان حتی مرخصی استعلاجی هم نداشتم، هیچ وقت در عمرم مریض نشده بودم. من فقط برای آپاندیسیت، جراحی آشیل در بیمارستان بودم و در کودکی لوزه ها را عمل کردم. در تمام عمرت بدون اینکه از چیزی رنج ببری، یکی از بالا ناگهان به تو می زند تا خودت را جمع کنی، در مسیر دیگری بروی، برای انجام کار دیگری جهت دهی - برای انجام ماموریتت در این دنیا.

درمان شما چگونه پیش رفت؟

- رادیوتراپی را در یک مکان خوب، در ترکیه انجام دادم. من در سال 2011 به مدت دو ماه و نیم آنجا بودم. میشو کاسابوف (از مدیریت اتحادیه فوتبال بلغارستان) من را با فرانتس بکن باوئر در تماس بود و او تمام درمان من را بر عهده گرفت. ما یکدیگر را از المپیک مونیخ می شناختیم و سپس در تعطیلات - در Oktoberfest.

پس از بازگشت از ترکیه به درمان های جایگزین روی آوردم. من زیاد مطالعه می کردم، زیرا تا آن زمان کاملاً در مورد این بیماری ها بی اطلاع بودم. ابتدا به بستر انرژی میگون رسیدم که متابولیسم سلول را افزایش می دهد. سپس باید آب زیادی بنوشید تا سموم از بدن خارج شوند. کریستال های یشم با نور مادون قرمز بر روی بستر انرژی، طب فشاری، ماساژ، کایروپراکتیک را در مکان های خاص بدن انجام می دهند. تمام این مراحل به صورت خودکار انجام می شود. از زمان مثله شدن، در قسمت پایین کمر بی حرکت بودم، درد داشتم. اما حتی بعد از اولین جلسه با خودم گفتم: این تخت مال من است. مرد گفت برای خرید تختم مجبور شدم خانه ام را بفروشم.اما در اینترنت جستجو کردم و بعد از ده روز من هم چنین تختی داشتم. آنقدرها گران نبود.

چه چیزی را در زندگی خود تغییر دادید؟

- خوردن. من شیرینی و گوشت را به مدت شش ماه قطع کردم. در اینجا من برای ناهار لیندزر خانگی با املا می خورم. آرد منکر، املا و املا مستحب است. من شیر بز و پنیر بز می خرم. من سعی می کنم غذاهای خام بخورم - گوجه فرنگی، خیار، کلم بروکلی، آجیل، میوه ها. من یک قصاب هستم و یک زمانی دوباره گوشت خوردم. اگر نتوانید هر چه می خواهید بخورید کار نمی کند. سپس برای سم زدایی بدنم مدتی از خوردن گوشت دست کشیدم. اصولاً روزه ها باید گرفته شود، اما چون نتوانستم آنها را بگیرم، روزهایی را انتخاب کردم که در آنها گوشت و شیرینی نخورم. من همچنین آب قلیایی می‌نوشم که سلول‌ها را قلیایی و یونیزه می‌کند تا نفوذپذیری غشای سلولی و اسمز را افزایش دهد. به این ترتیب سلول ها سریعتر از سموم پاک می شوند.

اکنون اطلاعات زیادی در مورد زندگی سالم و درمان در اینترنت وجود دارد.فقط باید به چیزی باور داشته باشی و آن را انتخاب کنی. اگر باور کنید، این نیمی از درمان است. من طب جایگزین را انتخاب کردم. از سر کار به خانه می آیم و روی تخت انرژی دراز می کشم. وقتی زانویم درد می کند یا چیز دیگری، اگر سرما بخورم، از فیلمنامه استفاده می کنم. هر وسیله ای بر بدن تأثیر می گذارد به گونه ای که آن را به حالت تعادل باز می گرداند، حالت طبیعی که طبیعت به آن داده است. این در واقع سلامتی است.

توصیه شده: