Valentin Grandev: حرکت و انتخاب آب و غذا سلامتی را به همراه دارد

فهرست مطالب:

Valentin Grandev: حرکت و انتخاب آب و غذا سلامتی را به همراه دارد
Valentin Grandev: حرکت و انتخاب آب و غذا سلامتی را به همراه دارد
Anonim

Valentin Grandev نویسنده کتاب‌هایی در مورد سلامت، مدرس و برگزارکننده سمینارهای سبک زندگی سالم است. همسر او - دکتر تانیا گراندوا یک پزشک مشاور در زمینه تغذیه پزشکی و روزه داری است. والنتین گراندف نویسنده کتاب های «چگونه اصول گیاهخواری یا سالم را برای همه پرورش دهیم» و «فرمول سلامت یا آنچه در مورد غذا گفته نمی شود» است.

اولین این کتاب بیان می کند که نویسنده و همسرش چگونه فرزند خود را از رحم مادر تغذیه کردند، تا اولین نشانه های بلوغ، بر چه مشکلاتی در مسیر تصمیم گیری والدین غلبه کردند، اما همچنین مرزهای گیاهخواری سالم را روشن کرد..

و در کتاب "فرمول سلامت یا آنچه درباره غذا نمی گویند" ده اصل اساسی تغذیه سالم ارائه شده است که کلید یک زندگی با کیفیت است.

این چیزی است که والنتین گراندف مخصوصاً برای خوانندگان مجله "دکتر" به اشتراک گذاشته است.

آقای گراندف، چگونه خواننده اپرا مانند شما به پزشکی جامع گرایش پیدا کرد؟ و برای حفظ سلامت خود چه می کنید؟

- مدتها قبل از اینکه به سمت حرفه ای بروم، در دوران نوجوانی، به سلامت علاقه مند شدم. بیش از 30 سال است که درگیر جمع آوری گیاهان هستم. اولین تلاش من برای پاکسازی بدن از دوران نوجوانی ام بود.

از آن زمان، این درک من نیز این بوده است که فرد مسئول سلامتی خود است و با اطمینان از سلامتی خود می توان به توانایی های بالقوه خود پی برد. در حالی که انتخاب برای یک هنرمند برای مدت طولانی یک موضوع استعداد بود. اما این انتخاب به من این فرصت را داد که زمان بیشتری داشته باشم و آنچه را که به من علاقه مند است مطالعه کنم - طبیعت و نقش انسان در آن.

من افتخار می کنم که مجبور نبودم بعد از زندگی در خارج از کشور اهمیت سلامتی را بیاموزم - همانطور که گوروهای مدرن انجام می دهند.حتی لازم نبود بیماری وحشتناکی را تجربه کنم تا از یک سبک زندگی سالم حمایت کنم. فقط ما در خانواده سعی کرده ایم بخشی از وقت خود را به برقراری اصول سلامت و تبدیل آنها به عادت اختصاص دهیم. برخی از آنها کار فشرده هستند، برای مثال ما تقریباً 100٪ سبزیجاتی را که می خوریم پرورش می دهیم

ما همچنین سیب زمینی را کاملاً خودمان پرورش می دهیم و از بازار خرید نمی کنیم. این برای ما فعالیت بدنی بسیار مورد نیاز را فراهم می کند. اساساً ما در وارنا زندگی می کنیم، اما بیشتر وقتمان در روستایی در نزدیکی، جایی که باغ ماست، می گذرد. ما بسیار با طبیعت ارتباط برقرار می کنیم که منجر به آشنایی عمیق با آن می شود. من حتی سمینارهایی را در طبیعت کوه های رودوپ سازماندهی می کنم، جایی که به تغییراتی که باید برای اطمینان از سلامت دائمی و طولانی مدت انجام دهیم اشاره می کنم.

همچنین گیاهان دارویی را جمع آوری می کنیم. ما اکسیرهای مفید درست می کنیم. این زندگی روزمره ماست. برای برخی «ما با همه نیستیم»، برای برخی دیگر نمونه هستیم. اما می توانیم به سلامتی خود ببالیم. ما هم پسرمان را اینگونه بزرگ می کنیم.

در مورد این جنبه رژیمی سلامتی به ما بگویید؟ افراد مدرن در تغذیه خود چه اشتباهی می کنند؟

- تصمیم‌گیری اشتباه انسان مدرن هم در تغذیه و هم در سایر عوامل «فرمول سلامت»، همانطور که یکی از کتاب‌هایم را عنوان کرده‌ام، همیشه ریشه در انتخاب راه‌حل‌های آسان دارد. با این حال، راه حل های آسان اشتباه هستند.

متأسفانه، انسان امروزی نظر بسیار بالایی نسبت به خود دارد بدون اینکه با دانش زیادی از آن حمایت کند. برای اینکه نشان دهد چقدر باهوش شده است، ابتدا از رژیم غذایی و سبک زندگی سنتی فاصله گرفت. و سنت همان رویکرد تجربی صدها نسل قبل از ما است که راه درست زندگی را ایجاد کرده است که می تواند سلامتی را حفظ کند.

واقعیت این است که امروزه با توجه به پیشرفت علم پزشکی، امید به زندگی افزایش یافته، اما کیفیت زندگی کاهش یافته است. در گذشته نزدیک در بلغارستان ما به صد ساله های زیادی افتخار می کردیم.این پدیده دیگر وجود ندارد زیرا مادران و پدران ما و پس از آنها خود ما از شیوه سنتی غذا خوردن جدا شده ایم.

این پارادوکس را توضیح دهید - امید به زندگی طولانی تر، اما عدم سلامت و کیفیت زندگی ضعیف تر؟

- قبل از واکسن، مردم بیشتر بر اثر عفونت می مردند. به عنوان مثال، استفاده از واکسن ها ما را از شر کشنده ترین دشمن بشریت - آبله - نجات داده است. ما در سال 1977 رسما از این بیماری جدا شدیم. اما در قرن بیستم، طبق آمارهای مختلف، آبله بین 300 تا 500 میلیون نفر را کشت. اگر رقم دوم درست باشد، به این معنی است که آبله در قرن گذشته ده برابر بیشتر از تلفات جنگ جهانی دوم کشته شده است.

آنفولانزای اسپانیایی در سال 1919 بیشتر از جنگ جهانی اول و در زمان بسیار کوتاه‌تری کشته شد.

دستاوردهای پزشکی عمر مردم را طولانی کرده است، مرگ و میر نوزادان به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.اما در دوره های قبل، همه کسانی که در اثر بیماری های عفونی نمی مردند تا سن بسیار بالایی در سلامتی شگفت انگیز زندگی می کردند. یک قرن پیش، سیستم بازنشستگی وجود نداشت. مردم می توانستند از خود مراقبت کنند و در قدیم سخت کار کنند. افراد مسن امروزی به سختی می توانند به خود تکیه کنند زیرا معمولاً از طیف گسترده ای از بیماری ها رنج می برند.

Image
Image

Valentin Grandev سمینارهای بهداشتی در طبیعت برگزار می کند

روش سنتی غذا خوردن برای یک بلغاری چه بود؟

- او به چند اصل اساسی پایبند بوده است: غذای کمتر و ساده‌تر، پرورش یافته توسط خودش، فصلی، گیاهی. مثلاً در سرزمین های ما صبحانه وجود نداشت. این توسط بریتانیایی ها در قرن 17 - 18، زمانی که آنها ثروتمند شدند اختراع شد. بلغارها اصلا صبحانه نخوردند. آنها ناهار بسیار ناچیزی خوردند، زیرا یک وعده غذایی زیاد مانع از کار آنها می شد. تصور کنید که یک نفر چقدر می تواند با شکم پر خم شود تا مثلاً درو کند.آنها یک بار، اوایل عصر، قبل از غروب آفتاب خوردند.

برای غذای سنتی، ما بر اساس شهادت افسانه های محلی که زندگی اجداد ما را توصیف می کنند، قضاوت می کنیم. یکی از نویسندگان مشهور افسانه های محلی، نویسنده نیکولای هایتوف است که در آغاز کار خود جنگلبان شهرداری های مختلف رودوپ بود و منوی غذایی و سبک زندگی مردم رودوپ را توصیف می کرد. هایتوف خاطرات مادرش را تعریف می کند - اینکه چگونه مادربزرگش با یک وعده غذایی در روز از 22 کودک مراقبت می کرد. شام حدود ساعت 5 بعد از ظهر بود که بزرگترها از کار مزرعه به خانه آمدند. این بهترین زمان برای شام است و امروز آن را به ساعت 9 شب منتقل کردیم

غذا عمدتاً گیاهی بود

حیوانات مانند الان رشد طبیعی زیادی نداشتند زیرا با غذای طبیعی تغذیه می شدند که پروتئین زیادی به آنها نمی داد. و امروز ما به معنای واقعی کلمه با نان به حیوانات غذا می دهیم. 100 سال پیش، هیچ کس به حیوانات با غلات تغذیه نمی کرد، بنابراین غذای حیوانات کمتر بود. روزه گرفتن واجب بود و در آن مردم بدن و روان خود را پاک می کردند.

روزه ها سخت گیرانه بود، مردم تربیت دینی داشتند و آن ها را به جا می آوردند. این دین خود سنت روزه گرفتن را از دوران قدیم و پیش از مسیحیت پذیرفته است. در اینجا، به این ترتیب، بسیاری از مردم تا سنین پیری بدون بیماری زندگی کرده اند.

2 سال پیش در روستای مرزی کستن با زنی 54 ساله گفت‌وگوی جالبی داشتم که گلایه داشت که همه در 60 سالگی مریض هستند و می‌میرند. آنها فقط یک صد ساله داشتند، اما او غذای خودش را گرفت و قصد خرید آن را از فروشگاه نداشت. پدربزرگ همچنان با گاری خود به تنهایی می رفت تا برای اسبش علف کند. چنین افرادی گواه زنده بودن این سنت هستند.

بلغارها دقیقاً طبق سنت چه می خوردند؟

- آنچه آنها رشد کردند. آنها علاوه بر غلات گندم، چاودار، غلات، جو، حبوبات - نخود و لوبیا را نیز می خوردند و ارزن غذای پرندگان نبود. لوبیا و کدو تنبل چندین قرن پیش از آمریکا آمد و وارد رژیم غذایی سنتی بلغارستان شد.محصولات سیب زمینی - سیب زمینی و گوجه فرنگی - آخرین بار وارد عرض های جغرافیایی ما شدند.

سیب زمینی در پایان قرن نوزدهم در رودوپ معرفی شد، جایی که اکثر تاجران اکنون ادعا می کنند که سیب زمینی خود را از آنجا تهیه می کنند. گوجه فرنگی و بادمجان نسبتاً اخیرا وارد شده است. تجارت پس از کلمبیا حدود 60 درصد از غذاهایی که ما اکنون می خوریم را از قاره آمریکا آورده است. اجداد ما نسبت به آنها کاملاً بدبین بودند.

اول خودشان را متقاعد کردند که هیچ ضرری ندارند و فقط بعد از آنها استفاده کردند. با این حال، این روزها انجام نمی شود. ما به اصطلاح "ابر غذاها" را می خوریم بدون اینکه حتی بدانیم چگونه آنها را درست تهیه کنیم. انسان مدرن می خواهد هر چیزی را که در بازار ظاهر شده است امتحان کند. اما بیشتر این غذاها صرفا با هدف کسب سود برای تاجر عرضه می شوند. سلامتی در محاسبات لحاظ نشده است. ایده زندگی در لحظه و امتحان کردن همه چیز به طور جدی به ما آسیب می رساند.

Image
Image

Valentin Grandev با پسرش

یک فرد مدرن چه کاری می تواند انجام دهد تا بیمار نشود؟

- در کتاب "فرمول سلامت" فرمولی متشکل از شش عنصر را شرح داده ام. یعنی غذا همه چیز برای سالم بودن نیست. کسانی که در تمام طول سال هر روز فقط به غذای خود فکر می کنند، حتی اگر بتوانند رژیم غذایی خود را کامل کنند، سلامتی خود را تضمین نمی کنند. اصلی ترین کاری که انسان مدرن انجام نمی دهد حرکت است. اجداد ما بسیار متحرک بودند. فعالیت بدنی اولین رکن سلامتی است.

این توهم است که در یک ساعت در ورزشگاه کاری را انجام دهیم که اجداد ما در یک روز کامل انجام می دادند. در واقع افراد باید در تمام طول روز فعالیت بدنی داشته باشند. به علاوه، آنها باید غذا و آب خود را با دقت انتخاب کنند. تلاش برای گذراندن زمان بیشتری در هوای تازه. ارتباط با طبیعت سلامتی استثنایی به ارمغان می آورد.

انتخاب زندگی در میان دیوارهای بتونی آرمه، در اتاق های بسته، فقط برای سلامتی مضر است.

از توضیحات شما مشخص است که سبک زندگی مدرن دارد ما را می کشد…

- بله، اما سلامتی در نهایت نتیجه انتخاب های شخصی ماست. انتخاب ساده ترین اشتباه است. در حال حاضر، همراه با مشکل معروف COVID-19، بسیاری از مردم ماشین‌هایی را برای فیلتر کردن هوا از میکروارگانیسم‌ها با هزاران لوا خریداری می‌کنند. این عملا به این معنی است که آنها هر کاری که ممکن است برای تضعیف ایمنی خود انجام می دهند. از آنجا که سیستم ایمنی مانند ماهیچه ها است - وقتی کار می کند، قوی است. اما اگر آن را با فیلتر کردن هوا از ویروس ها و باکتری ها بیکار رها کنیم، ایمنی به طور چشمگیری کاهش می یابد. و سپس اولین ویروسی که در خیابان با آن مواجه شد می تواند ما را بیمار کند. به راحتی می توان به عفونت های باکتریایی مبتلا شد و به آلرژی اشاره کرد.

بعد از این واقعیت، به دنبال داروهایی برای تقویت سیستم ایمنی بدن هستند. با این حال، آنها می توانند منجر به افزایش ایمنی شوند که می تواند باعث بیماری های خود ایمنی شود. می توانید ببینید که این انتخاب چقدر ناسالم است، اما مردم در معرض پیام های بازار هستند و به شدت اشتباه عمل می کنند.

آیا محصولات لبنی در رژیم غذایی سنتی بلغارها جایگاهی دارند؟ امروزه بازنشستگان نمی توانند بدون یک سطل ماست زندگی کنند. و بیشتر بلغاری ها عاشق پنیر هستند. برخی حتی محصولات بدلی می خرند

- بخشی از راه آسان اشتباه این است که چیزی بخرید به جای اینکه خودتان آن را بسازید. در مورد محصولات تقلبی، من توصیه زیر را می کنم - اگر دیدید که برچسب برای محصولی که معمولاً فقط 2-3 ماده تشکیل می دهد بسیار طولانی است، از خرید منصرف شوید. حتی شیرخشک‌های گران‌قیمت برای نوزادان حاوی روغن پالم یا سویا هستند که هم از سوی بازاریابان و هم خریداران بسیار غیرمسئولانه است.

و در مورد شیر روی سفره بلغاری ها، سخنان پیرزنی از روستای اورخوو را به شما می گویم. او یکی از پنج فرزند خانواده بود که به همراه بزرگسالان 7 نفر بودند. آنها یک گاو از نژاد گاو کوچک رودوپ داشتند که منحصراً با مرتع تغذیه می شد. گاو روزانه بین یک و نیم تا دو لیتر شیر تولید می کرد.

این شیر را کشک می کردند و در یک کاچه ذخیره می کردند و وقتی خانواده به پول نیاز داشت، پدر پنیر را گرفت و رفت تا آن را در Hvojna بفروشد تا مثلاً برای مدرسه بچه ها مداد و دفتر بخرد.هم محصولات لبنی و هم تخم مرغ و گوشت در گذشته برای دهقانان عمدتاً کالایی برای مبادله بود.

بنابراین پیرزن به من گفت که آنها هرگز در زندگی خود شیر تازه ننوشیده اند. و این منطقی است، زیرا هضم شیر تازه برای بدن دشوار است. ماست یک محصول تخمیر شده عالی است و قابل هضم است. اما در آن زمان ماست به ندرت خورده می شد. و با توجه به اینکه نیمی از سال روزه بود، حتی اگر انسان فرصت داشت ماست بخورد، فقط خارج از روزه بود.

غذای مردم در طول بخش بزرگی از توسعه تمدن، مبتنی بر گیاه بود. انتخاب محصولات حیوانی - گوشت یا شیر - از نیمه دوم قرن بیستم انتخاب مرفهین بوده است. اما این انتخاب پیامدهای منفی سلامتی را نیز برای ما به همراه دارد.

توصیه شده: