ناخودآگاه که ناخودآگاه نیز نامیده می شود، مجموعه ای از فرآیندهای ذهنی ذهن انسان است که هیچ کنترل آگاهانه ای بر آن وجود ندارد. خود این فکر که ما دور از تمام وحشی های ذهن خود کنترل می کنیم، ترسناک است، اما این پدیده در ذات هر فردی وجود دارد و کاملاً طبیعی است. اگرچه برخی از حقایق در مورد او تعجب آور است…
ناخودآگاه از طریق رویاها با ما صحبت می کند. یکی از مشهورترین نظریه ها بیان می کند که رویاها تجلی مستقیم ناخودآگاه هستند و ما نمی توانیم آنها را درک کنیم زیرا "زبان" آن را نمی دانیم. کارل یونگ معتقد بود که زندگی ناخودآگاه در رویاها کمتر از زندگی خودآگاه در دنیای واقعی اهمیت ندارد.
ضمیر ناخودآگاه 95 درصد از زندگی ما را کنترل می کند. البته در درجه اول به حرکات بدن ما مربوط می شود. ما فوراً اندامهایمان را حرکت میدهیم بدون اینکه فکر کنیم که چه چیزی میتوانیم به ناخودآگاه بگوییم «متشکرم».
ضمیر ناخودآگاه همیشه هوشیار است. مهم نیست خواب ما چقدر عمیق است - ضمیر ناخودآگاه به کار خود ادامه می دهد و به کنترل کار اندام های داخلی کمک می کند. این برای شنوایی به حساب میآید، اگرچه آموزش نوار صوتی در طول خواب همانطور که تبلیغکنندگان ادعا میکنند «در قشر فرعی» ضبط نمیشود.
ضمیر ناخودآگاه عادت ها را دوست دارد. عادات دقیقاً در ناحیه ناخودآگاه ما "پراکنده" می شوند و به ما اجازه می دهند تا اعمالی را که به خوبی آموخته ایم، بدون دخالت عقل انجام دهیم. بسته به موقعیت، این می تواند هم مفید و هم مضر باشد.
ناخودآگاه همه چیز را به معنای واقعی کلمه می گیرد. که بسیار ناخوشایند است، زیرا این دقیقاً عامل ترس ماست. دقیقاً به همین دلیل است که گاهی اوقات از فیلم های مختلف یا تصاویر فتوشاپ شده وحشت می کنیم، اگرچه در ذهن خود می فهمیم که آنها واقعی نیستند و خطری ندارند.
ناخودآگاه در زمان حال زندگی می کند. ما میتوانیم به آینده فکر کنیم یا به خاطرات گذشته فکر کنیم، اما ناخودآگاه همیشه به ما یادآوری میکند که جای ما در زمان حال است، بنابراین به ما کمک میکند تا سالم بمانیم.
ناخودآگاه مانند یک پردازنده ساخته شده است. خود ذهن ما کاملاً پیچیده سازماندهی شده است و از این نظر ضمیر ناخودآگاه رهبری قابل توجهی به آن می دهد. حجم عظیمی از دادهها را پردازش میکند و تمام سیگنالهای بدن را دریافت و پردازش میکند و آنها را به مغز میفرستد.
ضمیر ناخودآگاه از کلمات استفاده نمی کند. در عوض، تصاویر و تصاویر را ترجیح می دهد. و اگرچه، علیرغم این عقیده عمومی که ما هنوز هم میتوانیم هر متنی را در رویاهایمان بخوانیم، سیگنال ضمیر ناخودآگاه هرگز به شکل یک دستورالعمل شفاهی نمیآید. ضمیر ناخودآگاه اولیه است. در ساعتی نیست که انسان تمدن ساخته و دیگر از ببرهای دندان شمشیر نمی ترسد. این در سطح احساسات کار می کند، اغلب ما را در زمان های نامناسب عصبانی یا ترسان می کند.
ناخودآگاه یک کار چند کاره است. برای ما بسیار دشوار است که همزمان دو، چه برسد به سه یا چند فکر در سرمان. با این حال، ضمیر ناخودآگاه چنین وظایفی را به راحتی انجام می دهد، همانطور که شایسته یک کامپیوتر خوب است.تصور اینکه اگر ناخودآگاه با سرعت عقل سلیم کار کند چقدر زندگی ما کند می شود ترسناک است.